کد مطلب:41802 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:132

آن روزها و این روزها











در واقعه صلح حدیبیّه كه مشركان، از ورود رسول گرامی و همراهانش د به شهر مكه جلوگیری كردند و آنها را از (زیارت خانه خدا و) مسجد الحرام بازداشتند پیمان صلحی بین پیامبر خدا(ص) و مشركان قریش منعقد گشت.

آن روز، من كاتب آن معاهده بودم؛ در آنجا نوشتم:

... بار خدایا به نام تو آغاز می كنیم. این، پیمان نامه ای است كه بین محمد فرستاده خدا و قریش بسته شده است.

نماینده قریش سهیل بن عمرو یه مخالفت برخاست و گفت:

اگر ما باور داشتیم كه محمد فرستاده خداست، با شما نزاعی نداشتیم و از او اطاعت می كردیم. رسول الله را از كنار نام او محو كن و بنویس: محمد بن عبدالله.

گفتم: علی رغم میل تو، به خدا سوگند كه محمد رسول و فرستاده خداست.

پیامبر خدا (ص) فرمود:

علی! همان طور كه او می گوید بنویس. برای تو نیز چنین روزی خواهد آمد.

(بنا بر نقلی[1] دیگر علی عرض كرد):

ای فرستاده خدا! دستهای من قدرت ندارند كه لفض نبوت و رسالت را از نام شما

[صفحه 394]

محو نمایند.

حضرت فرمودند:

پس دست مرا بر آن بگذار تا خود آن را محو نمایم. و من دست پیامبر را روی جمله رسول الله (ص) گذاشتم و حضرت آن را محو كردند.

(پس از گذشت چند سال، تاریخ تكرار شد) روزی كه قرار صلح را میان خود و سپاه شام می نوشتم، چنین نوشتم:

به نام خداوند بخشنده مهربان، این قراردادی است میان علی بن ابی طالب امیر مومنان و معاویه بن ابی سفیان...

عمروعاص و معاویه به مخالفت برخاستند و گفتند:

اگر ما تو را امیر مومنان می دانستیم كه در سبز نبودیم، نام خود و پدرت كافی است، جمله امیر المومنین را حذف كن.

آن روز به یاد سخن پیامبر افتادم و گفتار او را حق یافتم.

جالب است كه امروز معاویه به جایت مشركان قریش می نشیند و علی به جای پیغمبر و عمروعاص به جای سهیل بن عمرو و جمله امیرالمومنین به جای رسول الله.

عن علی قال: لما كان بوم اقضیه حین رد المشركون النبی و من معه و دافعوه عن المسجد ان یدخلوه، هادنهم رسول الله (ص) فكتبوا بینهم كتابا... فكنت انا الذی كتب، فكتبت باسمك اللهم، هذا كتاب بین محمد رسول الله (ص) و بین قریش فقال سهیل بن عمرو: لو اقررنا انك رسول الله (ص) لم ننازعك احد. فقلت: بل هو رسول الله (ص) و انفك راغم. فقال لی رسول الله (ص) اكتب له ما اراد، ستعطی یا علی! بعدی مثلها.

فقال علی: یا رسول الله (ص) ان یدی لاتنطق بمحو اسمك من النبوه فاخذه رسول الله فمحاه. ثم قال اكتب هذا ما قاضی علیه محمد بن عبدالله.

[صفحه 395]

فلما كتب الصلح بینی و بین اهل الشام، كتبت بسم الله الرحمن الرحیم هذا كتاب بین علی امیر المومنین و بین معاویه بن ابی سفیان. فقال معاویه و عمرو بن العاص: لو علمنا انك امیرالمومنین لم ننازعك. فقلت اكتبوا ما رایتم. فعلمت ان قول رسول الله (ص) حق قد جا.[2] .

[صفحه 396]



صفحه 394، 395، 396.





    1. بحار، ج 20، ص 333.
    2. بحار، ج 20، ص 356.